بلاغت فارسی
احمد رضایی جمکرانی؛ سمیه خورشیدی
چکیده
ساقی نامه از گونههای ادب غنایی با است که اغلب دربردارندة موضوعاتی مانند سرخوشی، اغتنام فرصت، بهرهمندی از زمان است؛ به نظر میرسد تحولات اجتماعی کارکرد این نوع ادبی را نیز متأثر ساخته است و آن را از کارکردی غنایی به کارکردی اجتماعی دگرگون کرده که با به کارگیری ابزاری نظاممند میتوان این تغییر کارکرد را نشان داد. از جمله این ابزار ...
بیشتر
ساقی نامه از گونههای ادب غنایی با است که اغلب دربردارندة موضوعاتی مانند سرخوشی، اغتنام فرصت، بهرهمندی از زمان است؛ به نظر میرسد تحولات اجتماعی کارکرد این نوع ادبی را نیز متأثر ساخته است و آن را از کارکردی غنایی به کارکردی اجتماعی دگرگون کرده که با به کارگیری ابزاری نظاممند میتوان این تغییر کارکرد را نشان داد. از جمله این ابزار دانش نشانه شناسی است که میکوشد تا خاستگاه متن را از طریق زیرانگاشت هایی که در آن گسترده اند، شناسایی کند و بر انسجام درونی متن، علی رغم وجود نادستورمندی ها از طریق عبور از خوانش اکتشافی به خوانش پسکنشانه ، دست یابد. پژوهش حاضر به مقایسه و تحلیل نشانهشناسیک ساقی نامه هوشنگ ابتهاج و رضیالدین آرتیمانی از دو دوره مختلف،پرداخته است. خوانش اکتشافی و پس کنشانه و تمرکز بر منظومه های توصیفی و کمینه نگاشت های دو متن، نشان میدهد متون مذکورعلی رغم توجه به بن مایه های برجسته نوع ادبی ساقی نامه، کمینه محتوای آن را دگرگون کردهاند؛ بر این اساس، ابتهاج با بهره گیری از رمزگان اساطیری تنوع و پیام های عمیق تری را منتقل کرده و به عناصر اصلی آن معنایی دیگر بخشیده است؛ ساقی در ساقی نامه وی بار معنایی جدید یافته و رویکرد اجتماعی این ساقی متن را با توجه به وقایع جامعه برجستهتر کرده است. بر اساس تحلیل ماتریسهای دو متن، درحالیکه آرتیمانی برای رهایی از از بیداد و ستم به فنا و خداوند می اندیشد و ابتهاج به دنبال نجات دهنده ای است که خفتگان جامعه را بیدار کند.